کيان كوچولوى خونهکيان كوچولوى خونه، تا این لحظه: 9 سال و 26 روز سن داره
مصطفى مصطفى ، تا این لحظه: 37 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
مليحهمليحه، تا این لحظه: 35 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

کوچولوی خونه

پايان ده ماهگى

پايان ده ماهگى سلام عشق مامان هر روز كه ميگذره عشق و علاقم به كيانم خاص تر و خاص تر ميشه يه وقتهايى با خودم ميگم: يعنى همه مامانا اينقدر نى نى هاشونو دوست دارن؟؟؟؟؟ نميتونم يه لحظه دل بكنم ازت و اجازه بدم برى جايى كه من نباشم! توى اين ماه مامان جون و خاله جون نرگست خيلى اصرار داشتن يه شبم كه شده بزارم پيش اونا بخوابى!!!!!!!!!! ولى مگه من ميتونم بدون تو بخوابم عشق كوچولوى خودم! من و بابا مصطفى ديوووووووونه تويييم. يه روزصبح كه خاله جون از مشهد اومده بود يه راست اومد پيش تو ساعت ٧ صبح بود و تا ظهر پيشت بود ظهر كه ميخواست بره تو رو هم با خودش برد خونه مامان جون، ساعت ١ بود منم گفتم ٢ كه بابا مصطفى بياد با هم ميايم دنبالت!!!!!! حال...
21 بهمن 1394

پايان ٩ ماهگى كوچولوى خونه من

پايان نه ماهگى خداى مهربون رو شكر ميكنم كه عشق كوچولوى من تونست اين ماه رو با همه سختياش به خوبى پشت سر بزاره ميگم سختياش چون كيان نازم بد جورى سرما خورد و همزمان اذيت هاى دندونش رو هم تحمل ميكرد خيلى سخت بود اما به لطف خداى مهربون گذشت، توى اين ماه كيان جون من: توپت رو نشون ميدادى و مياورديش تا يه شوت بزنى،با شال و روسرى هاى من ديكا ديكا ميكردى، هر روز كه بابا مصطفى از سر كار ميومد دنبال من ميكردين تا منو بخورين!!!!!!!!!!!!! ولى من فرار ميكردم. با هر اهنگى ميرقصيدى،مخصوصا اره اره از احمدوند. حسابى نرمه چينى مكردى و من مجبور بودم هر روز خونه رو جارو كنم تا خدايى نكرده چيزى نخورى كه .... مامان مليحه رو بوس ميكردى(فقط منو) علاقه...
14 بهمن 1394
1